به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دانشجویان قرارگاه جهادی دانشگاه امام صادق(ع) درپی تعطیلی کسب و کارها و لطمه اقتصادی که به مردم و دولت وارد شده است، برای کنترل این معضل اقتصادی در اقدامی با عنوان «به فکر باشیم» به گفتگو و مصاحبه اینستاگرامی با کارشناسان اقتصادی پرداختند.
موضوع گفتگوی لایو اینستاگرامی هشتم بالایو هشتم: با «مهدی موحدی بک نظر»؛ کارشناس مدل های اقتصاد بومی و دبیر اندیشکده اقتصاد مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت درباره سیاستهای ایمنسازی اقتصاد و عدم تعطیلی کسب و کارهای اقتصادی است.
متن کامل این گفتگو در ادامه آمده است:
واقعیت اینست که به قدری سرعت تغییرات به واسطه بروز این بیماری مشترک همگانی و اثرات اقتصادی آن بهقدری سریع است که شاید لازمه آن طبیعتاً از منظر من که دارم از بعد اقتصادی به این ماجرا نگاه میکنم کمی تامل بیشتر میطلبد اما از آن سمت هم طبیعی است به واسطه سرعتی که این پدیده و اثر منفی و مثبتی که میتواند در عرصه اقتصادی اجتماعی ما داشته باشد به قدری سریع است که نیاز به تامل بیشتری هم طبیعتاً دارد. از این حیث خالی از ایراد نخواهد بود طبیعتاً بحثی که خدمت شما ارائه خواهم داد تمام سعیام را خواهم کرد که انشاءالله بتوانم به یکسری از آن ابعادی که حداقل مورد توجه شما به طور خاص آن ابعادی که ناظر به کمکی که ما الان میتوانیم در عرصه اقتصاد داشته باشیم و بتوانم نظراتم را خدمت شما انشاءالله ارائه بدهم.
مسئله اول
یک نکتهای که وجود دارد این است که کرونای اقتصادی و کوبیده نوزده یا آن کرونای ای که در عرصههای بهداشتی و درمانی ما را متأثر میکند از جهاتی بسیار شبیه هم هستند یعنی ما بعد از اینکه مواجه شدیم با این دو بیماری که از یک جهتی افراد را درگیر میکند و سلامتی آنها را درگیر میکند و از سمت دیگر اقتصاد را درگیر میکند و خیلی این شباهتها، شباهتهای قابلتوجهی است مثلاً فرض کنید که هر دو نوع این بیماری یعنی که رونق اقتصادی و کرونایی که ناظر به سلامت است با یک رشد نمایی دارند تحولات را همراه خودشان می آورند به یک چیزای جدیدی یعنی هر روز منتظر چیزای جدیدی باید باشیم که ممکن است متأثر کند مواجهه ما با این پدیده را.
نکته دیگر اینکه همه گیر است و نه تنها افراد را در یک حوزه جغرافیایی خاص بلکه در یک حوزه بینالمللی درگیر می کند و این یک ویژگی خاصی است که این دو با هم دارد یعنی ما کمتر میدیدیم پدیدهای را که همه افراد را به نوعی درگیر بکند نه این کاری ندارد تمام افراد درگیر بکند همان کسانی که بیمار هستند همان کسانی که بیمار نیستند آن کسانی که بیمار می شوند را روی تخت بیمارستان دارد درگیر میکند و آن کسانی که بیمار نیستند را به نوعی در داخل خانه قرنطینه میکند از این سمت کرونای اقتصادی را اگر نگاه بکنیم کسانی را بیمار می کند که مثلاً فرض بکنید کسب و کار دارند و کسب و کارشان را از دست میدهند و درآمد قابل توجهی دارند از دست میدهند و به طور دومینووار دارد من را متأثر میکند منی که شاید خیلی ارتباطی به آن بازاری نداشته باشم و حقوقم را از دانشگاه میگیرم ولی به نوعی دارد زندگی من را هم مختل میکند از این جهت این همهگیری هم قابلتوجه است چراکه نهتنها در داخل کشور است بلکه بینالمللی است یعنی یک رقابت بینالمللی که مثلاً قرار بود فرض بکنید آمریکا و چین و اروپا و ایران و بقیه کشورها را وارد یک تعاملی بشوند و یک رقابتی را شکل بدهند الان آن رقابت ماهیتش تغییر پیدا میکند و اساساً دیگر جایی برای رقابت وجود ندارد.
گویی باید به گونهای دیگر مورد درمان قرار بگیرد از این سمت می روند سراغ اشتراک بعدی که ناظر به حوزه درمان است. این قضیه هم به نوعی شبیه همین است یعنی مستلزم یک اعتماد عمومی است، مستلزم یک همبستگی و همکاری و همیاری عمومی است و شما باید در آن تله ترس و طمع نیافتید. همان تله ترس و طمع که ممکن است شما را در عرصه بیماری دچار رنج قرار بدهد و شما را موجب بشود که سلامتی را از کسی دیگر بگیری بهجهت اینکه میخواهی خودت را سالم نگه داری و این ترس و طمع موجب بشود که نه آن بیمار شده است اگر او بیمار بشود من هم بیمار می شوم پس طبیعتاً باید به او هم برسیم این همکاری عمومی نهتنها در عرصه بهداشتی رخ میدهد بلکه این همکاری و همبستگی باید در عرصه اقتصادی هم رخ بدهد و نهتنها در اقتصاد بلکه در اقتصاد بینالمللی یعنی اگر یک کشوری اینجا دچار اشکال بشود ممکن است اثرات دومینو وار بر روی اقتصاد جهانی هم داشته باشد. هرچقدر اقتصاد بزرگتر طبیعتاً این اثر بیشتر بنابراین این از جهاتی شبیه بهم هستند و خواستم این نکته را خدمت شما عرض بکنم که ما با یک بازی روبرو هستیم.
آن بازی هم ترس و طمع است حالا شاید خیلی از دوستان با نگرشهای اقتصادی بخواهند بحث ما را دنبال بکنند و یا دوستانی هم که آشنایی ندارند اگر بخواهم خدمت آنها عرض بکنم یک جورایی شبیه آن قضیه معمای زندانی میماند آن معمای زندانی که ما در نظریه بازیها دنبالش میکنیم. آنجا جایی است که هر کسی که بخواهد دنبال نفع خودش باشد عملاً بازنده است پس طبیعتاً دنبال نفع خود نباید باشیم چه در عرصه اقتصادی چه درعرصه بهداشتی باید به دنبال نفع حداکثری بود و به دنبال همکاری و همیاری بود تا این نفع حداکثری بوجود آید و الا این مسیر از آن قاعده نفعطلبی مستتر در نگاههای لیبرالیستی به نوعی تحقق پیدا نمیکند بلکه باید یک همکاری عمومی ایجاد بشود و این همکاری عمومی است که میتواند به نوعی ما را از این فضا خارج بکند این نکته اولی که خواستم عرض بکنم.
مسئله دوم
ما اگر بخواهیم به بحران کرونای اقتصادی توجه کنیم، این است که ما یک یا دو بحران را به نوعی دست گرمی قبلاً گذراندیم یعنی بحران شوک اقتصادی سال 91 و 92 و شوک اقتصادی 96 و 97 یک طوری این را دستگرمی گذراندیم و عملاً با پدیده سوم به نام کرونا اقتصادی مواجه شدیم از جهاتی آن دو بحران به ما کمک میکند در اینکه ما عملاً یک نوع واکسنی به خودمان زدیم و یک آمادگی برای ما ایجاد شده است از یک طوری این بحران برای ما جدید نیست و یک بحرانی است که برای ما میآید و ما باید تحمل بکنیم ولی یک بحرانی است که تسکین درد را برای ما مهیا می کند بیشتر از پیش. اما نکته منفی آن اینست که در بدترین شرایط اقتصادی دارد این اتفاق میافتد یعنی بعد از اینکه ما بحرانهای مختلفی را از راه اجتماعی-اقتصادی طی کردهایم و عملاً یک شکاف درآمدی قابل توجه یک شکاف طبقاتی قابلتوجهی جامعه ما پیدا کرده است. حال وارد یک شوکی میشویم که این دو باید پیوند بخورند یعنی آن کسی که در صدر طبق اصل و آن کسی که در ذیل طبق اصل است، این دو باید پیوند بخورند و اگر پیوند نخورند این هم محل ضرر خواهند شد و یک نکتهای را داشتم الان مرور میکردم که یکی از دوستان ارسال کرده بود و نکته قابل توجهی بود میگفت تعداد قابلتوجهی از کشورهای مختلف مخصوصاً کشورهای آفریقایی دارند از گرسنگی میمیرند اما ازآنجاییکه این گرسنگی آن طبقه بالا را خیلی اذیت نمیکند بنابراین این گرسنگی هر چقدر بیشتر از کرونا هم کشته بدهد، خیلی قابل توجه رسانهها نمیگیرد و زمانی مورد توجه این دوستان قرار میگیرد که این خطر برای این افراد ایجاد بکند بنابراین کرونا ویژگی آن اینست که این سرایت پذیری و همگانی بودن آن باعث میشود که اینا هم تحت خطر قرار بگیرد پس ما میتوانیم یک سری اصلاحات اقتصادی را همین الان انجام بدهیم و آن اصلاحات اقتصادی که مورد نیاز اقتصاد کشورماست و باید تحقق پیدا میکند.
چرا فکر این زمان را نکردیم
اما برویم سراغ مسائل که ببینیم که چه مسائل اقتصادی را کرونا اقتصادی برای ما بوجود آورده است. همانطور که خدمت شما عرض کردم در بدترین شرایط اقتصادی ما با کرونا مواجه شدیم و این کرونا به این شکل خاص خود باعث شد که دولت ما دولتی که با کسری بودجه مواجه بود دولتی که بودجه 99 دچار اشکالات ساختاری بود این دولت دوباره با یک هجمه دیگری روبرو بشود و با یک بحران دیگر روبرو بشود و از سمت منابع به سمت هزینهها عملاً تحت فشار بیشتری قرار بگیرد یعنی آن هزینههای مالیاتی ما کاهش پیدا میکند، هزینههای درآمدهای نفتی ما بشدت کاهش پیدا میکند، از آن سمت هزینه های ناظر به عرصه بهداشتی ما بهشدت افزایش پیدا میکند و عملاً این فضا بیشتر تحت فشار قرار می دهد دولت را و عملاً این درمان را سختتر میکند. اما ما قرار بود چه کار بکنیم قرار بود که مثلاً فرض کنید که کشور جمهوری اسلامی ایران که بعد از چهل سال متکی به قانون اساسی، خود قرار بود یک نزاع همیشگی با نظام سلطه را داشته باشد پس چرا هیچ موقع فکر نکرد که نهاد های اقتصادی خود را سامان بدهد و نهاد های اقتصادی خود را مصون بکند در برابر شوک ها و تهدیدهای هدفمند و غیر هدفمند. یک موقع میگوییم یک آمریکای¬ای است که میخواهد نهادها را تحت تاثیر قرار بدهد، نهادهایی اقتصادی و سیاسی ما را تهدید بکند و شوک ایجاد کند با شوک قیمتی نفت و شوک عرضه نفت یک موقعیت یک بیماری یک سیل یک زلزله ممکن است چنین مشکلی را برای ما ایجاد کند چرا ما در این سالها هیچ موقع به این فکر نکردیم؟
اشکال ندارد هشت سال جنگ گذشت بعد از آنچه را فکر میکردیم از سال 87 به نوعی این مشکلات ما بیشتر شد مشکلات ناظر به تحریم بیشتر شد چرا آن موقع فکر نکردیم بابت این قضایا این عدم فکر کردن راجع به این مشکلها عملاً فضایی را بوجود آورده است که ما الان داریم مشکل آن را به نوعی با پوست و گوشت خودمان ادراک میکنیم. ما موقعی که کرونا و بیماری که نظام بهداشتی ما را دارد تحت خطر قرار میدهد میگوییم پیشگیری بهتر از درمان است و میگوییم که باید اینجوری رعایت کرد این مسیر را این پروتکل را باید رعایت کرد تا مشکل بیماری پیدا نشود اما چرا موقعی که ما با یک مشکل اقتصادی روبرو هستیم و احتمال آن وجود دارد که نه کرونا بلکه کرونای آمریکایی بلکه به نوعی هجمه امریکایی هجمهای سازمانهای بینالمللی وجود دارد چرا ما ساماندهی نکردیم حالا ممکن است مصداق شما بخواهید بپرسید مصداق آن تصور بکنید ما ارز 4200 را 18 میلیارد دلار را به ثمن بخس دادیم، رفت و بدون هیچ سامانه ای که بتواند این را رصد کند و بدون هیچ سامانهای که بتواند این را در جای خود قرار بدهند و هیچ چیزی که مشخص نشد که این به کجا رسید، از کجا حرکت کرد و در چه سامانهای با چه اطلاعاتی در اختیار افراد قرار گرفت یا مثلاً فرض بکنید مثال گوشت دولتی با نرخ دولتی که داده میشد شما دادگاههای آن را ملاحظه کردید که چه اتفاقی در آنجا افتاد یا مثلاً همین بحث ماسک و لوازم بهداشتی و ژل ضدعفونی کمااینکه همین الان هم شما بروید داروخانه شاید چهبسا با مشکل کمیابی مواجه شده باشید عملاً چرا ما به اینها فکر نکردیم.
اینها یک بخشی از ماجراست که اینها طبیعتاً به خود کرونا برنمیگردد. ما کشوری هستیم که الان تحت تحریم هستیم و ممکن است شرایط ما اتفاقاً بدتر از کشورهای دیگر هم بشود چرا چون موقعی که آنها با این اپیدمی مواجه بشوند مشکل آنها اینست که بعد از یک مدتی میتوانند بیایند و به واسطه درآمدهایی که دارند، به واسطه کمکهایی که میتوانند به این عرصه بکند، افزایش بودجهای که دارند برای مثال 25 میلیارد دلار ایتالیا تزریق کرده است به اقتصاد خودش و حدود 20 میلیارد دلار کره تزریق کرد و به همین شکل کشور مختلف به اقتصاد خودشان تزریق میکنند و ما چنین درآمدی هم نداریم که بتوانیم تزریق بکنیم چون با مشکل مواجه هستیم که این را باید قبلتر فکر میکردیم و فکری را میکنیم که ممکن است به این بیماری دچار بشویم چون فکرم نکردیم الان کرونا اقتصادی را گرفتیم الان مانند کسی هستیم که روی تخت بیمارستان، کرونا گرفته است. شما نمیتوانید الان به من بگویید که من چه کار بکنم که کرونا نگیرم بلکه من میگویم من کرونا را گرفتم و من باید پیشگیری میکردم الان باید یک مراقبت های تحت درمانی داشته باشم برای اینکه از این کرونا به سلامت عبور کنم با سختی تمام چون سختیها را باید بکشم سختیها را لاجرم خواهم کشید.
بنابراین اینها یک مقدمهای بود که بعد از این مقدمه من میخواهم بروم سراغ راهکارهایی که آن اولویتبندیهایی که برای اقتصاد مناسب میدانم و لازم است که طبق این الگوریتم پیش برویم که حداقل پیشنهاد من اینست که این الگوریتم مهمتر است هرچند که بخشی از این الگوریتم میتواند کوتاهمدت رخ ندهد طبیعی هم است که کوتاهمدت رخ نمیدهد چون ما کرونا گرفتیم قرار نیست که در کوتاهمدت دیگر کرونا نگیریم و باید آن را بتوانیم حلوفصل کنیم و به نهایت برسانیم از سمت دیگر نیاز داریم که بیاییم و فرآیندی را طراحی کنیم که این فرایند ما را ممانعت بکنند و پیشگیری بکنند از ابتلای به یک کرونا اقتصادی دیگر یا هر بحران اقتصادی دیگری که ممکن است ما را که تحت تحریم هستیم مشغول خود بکند.
هدف های کرونا
همانطورکه اشاره کردم ما از جهات مختلف مورد این حجم بیماری قرار می گیریم همانطورکه این بیماری مثلاً ریه را درگیر میکند، بقیه نقاط بدن را مثلاً کلیه را به نوعی درگیر می کند، کبد را به نوعی درگیر می کند در یک شرایط اقتصادی و یک بستر اقتصادی هم این بیماری کرونا اقتصادی که برای ما بوجود آمده و تحمیلشده است، میتواند جهات مختلفی را متضرر بشود.
یک بعد آن بعد خانوار است که درگیر خود می کند. این خانوارها نیروی کار جامعه هستند، این خانوارها کسانی هستند که میتوانند تولید را رقم بزنند، میتوانند مصرفکننده باشند، میتوانند این پیوندهای اجتماعی را ایجاد بکند بنابراین هدف قرار گرفتن این خانواده یکی از این اهداف کرونای اقتصادی است.
هدف دوم کرونا اقتصادی که به آن ضربه وارد میکند، بنگاههای اقتصادی هستند طبیعتاً کسبوکارهای کوچک یا بزرگی که متضرر خواهند شد. شما خواهید دید که اگر بیماری و کرونا اقتصادی دو سه ماه دیگر ادامه پیدا بکند کما اینکه الان ثمره آن را داریم میبینیم اگر تا دو سه ماه آینده بخواهد ادامه پیدا بکند قطعاً ما با یک مشکلات جدی مواجه خواهیم بود. فرض بکنید تعدیل نیرویی که در ابر شرکتها و شرکتهای بزرگ اتفاق خواهد افتاد، تعدیل نیرویی که صورت خواهند داد و اخراجی هایی که صورت خواهد گرفت و از سمت دیگر کسبوکارهای کوچکی که وضعیت خودشان را سامان ندادند و عملاً از این حیطه خارج خواهند شد بخصوص کسب و کارهای ناظر به حوزه خدمات که بیشتر از همه متضرر میشوند مانند رستورانها، کافهها به نوعی بنگاههای خدمات غیرضرور ارائه میدادند و هتلها، حوزه گردشگری و بقیه این موارد ممکن است بشدت از این عرصه متضرر بشوند.
نکته بعدی کسی است که ما منجی آن را مینامیم یعنی دولت که باید بیاید وسط چون الان دورهای است که یعنی زمان قوت گرفتن دولت است یعنی دولتی که قبل از آن به واسطه سیاستهای نئولیبرال پس زده میشود و میگوید بسپارید و بازار میبینید که بازار هیچ غلطی را نمیتواند انجام دهد در این وانفسا بواسطه آنکه در این گرداب ترس و طمع میافتد و عملاً توانایی خودش را از دست میدهد. بنگاههای بزرگ هم همینطور می توانند کمکهای جالب توجه را انجام بدهند بنابراین اینجا دولتها هستند که میتوانند بیایند و کمک بکنند اما دولت ما هم بهشدت متضرر است و بشدت تحت فشار است چراکه ما کسری بودجه داشتیم و باید آماده بشویم برای سالهای بعد که تحریم اگر ما متوجه تحریم باشیم هنوز خودمان را آماده نگه داریم و الان داریم با مشکلی مواجه میشویم که کرونا اقتصادی برای ما ایجاد کرده است و این دولت هم نمیتواند و آنچنان که باید دست او باز نیست که دیگران را کمک بکند. حال باید ببینیم که چگونه میشود کمک کرد؟ یعنی آن کمک حداقلی که دولت میتواند انجام بدهد، آن کمکی که خانوارها میتوانند انجام بدهند، آن کمکی که بنگاهها می تواند انجام بدهند، به چه شکل است.
چند اصلاح بنیادین
من چند تا اصلاح بنیادین را به ذهنم میرسد که باید صورت بگیرد و همین الان بهترین زمان است که چنین کاری را انجام بدهیم و آن دستیابی به یک شبکه اطلاعات اقتصادی مالی از تمامی خانوارها و افراد است. این اتفاق باید همین الان بیفتد بطوریکه طبق بسیاری از بانکهای اطلاعاتی که ذیل آن شورای عالی هماهنگی سران قوا و ستاد ملی مبارزه با کرونا است که مثلاً رییس قوه قضاییه، رییس مجلس و رییس جمهور هم حاضر هستند و می تواند این بازوهای لازم را بدهند برای ما. شناسایی بکنیم چه کسانی دارند متضرر میشوند و به چه اندازه چه کسانی درآمد خالص قابلتوجهی دارند و پسانداز مثبت قابلتوجهی دارند و چه کسانی پسانداز قابلتوجهی ندارد و چه کسانی کار تجاری شان هزینه بر است و چه کسانی حقوقبگیر هستند و خیلی شاید اینجا در این برهه از زمان خیلی مشکل چندانی را متحمل نمیشوند و چه کسانی میتوانند بیشتر کمک بکنند برای اینکه آن دهکهای و صدک های درآمدی پایین را بتوانیم به دقت شناسایی بکنیم پس الان بهترین موقع است برای دستیابی به این سیستم اطلاعاتی و یک شبکه یکپارچه اطلاعاتی که حالا ممکن است شما سوال پرسید این شبکه اینترنتی به چه کاری می آید؟ من میگویم این شبکه اطلاعاتی اگر تراکنشها و متناظر با آن معاملاتی که انجام میشود و طبیعتاً به اتکای این دو تمامی دفاتر حسابداری دوطرفهای که به اتکای این دو میتواند برای بنگاهها و مصرفکنندهها ایجاد بشود، ایجاد بکند عملاً ما میتوانیم احصا بکنیم که چه کسانی دارند متضرر میشوند و چه کسانی در آن سود میبرند و چه کسانی بیشتر میتواند به ما کمک میکند و به چه کسانی نباید بیشتر روی آورد و...
یعنی موقعی که ما با رکود مواجه هستیم و سیاستهای مالی که تشدیدکننده رکود است، نباید وجود داشته باشد. چه چیزهایی تشدیدکننده رکود از گرفتن و اخذ مالیات بیشتر، آن هم با این سبکی که ما داریم مالیات می گیریم؟ این مالیات بیشتر رکود را تشدید میکند پس بنابراین ما مالیات را به این سبک نمیتوانیم بیشتر بکنیم یعنی ما نباید از بنگاه ها مالیات بگیریم بلکه باید برویم سراغ افرادی که سود نهایی وارد جیب شان شده است و درآمد خالص بسیار بالایی دارند پس اینها باید تامین کننده مالیات اصلی ما باشند و همچنین باید فشار مالیاتی بر واردات را کم بکنیم و فشار مالیاتی بر مصرف را باید کم بکنیم و فشار مالیاتی بر اشخاص حقوقی را باید کم بکنیم و تاجایی که ممکن است باید پیش برویم به سمت پی آی تی یعنی مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی اما نکته ای که وجود دارد این است که مالیات اخذ شده از این افراد باید به اتکای نظام اطلاعاتی و صرفا از 4 یا 5 دهک بالای جامعه اخذ شود و به دهک های پایین تر باید یارانه بدهیم. شاید بپرسید که این کار ممکن است که زمان زیادی را بخواهد؟ اجرایی سازی پلت فرم آن خیلی زمان نمی برد اما این را لازم داریم تا با کروناهای بیشتری مقابله کنیم و پیشگیری کنیم و همچنین بتوانیم که به افراد مشمول کمک کنیم وگرنه کمک دولت می شود همان 18 میلیارد دلار که نمی دانیم به چه کسی چه مقدار کمک بکنیم. این اطلاعات شخصی که شامل اطلاعات درآمدی و هم اطلاعات بهداشتی باشد پس برای مقابله با کرونای اقتصادی نیازمند شبکه اطلاعاتی هستیم.
نکته دوم درباره اعتباراتی است که بانک مرکزی باید بدهد و ما مشکل بودجه داریم و فشار کسری بودجه بر نقدینگی است و فشار بر نقدینگی باعث شوک تورمی می شود. بد نیست الان هم به فکر انتشار اوراق و بدهی هم فکر بکنیم زیرا زمانی نیست که اکنون تمام تکیه را بروری فشار بانکی بیاوریم. پس اطلاعات مالی باید کمک بکند به شبکه اعطای اعتبارات مالی و بانکی یعنی به چه بنگاه هایی چه مقدار می تواند اعتبار بدهد و کمک بکند زیراکه منابع دولت محدود است.
نکته سوم درباره ی شبکه توزیع کالاهای اساسی است که دوستانی پیشتر در جلسات به فکر باشیم صحبت هایی داشتند، تاکید بر تولید و حمایت بر یکسری تولیدات خاص ولی الان به نظرم می رسد که حداقل در کوتاه مدت اساساً نمی شود که بروی تولید تمرکز کرد چراکه تولید یک مقوله نیست که بشود سریعاً تاسیس کرد بالاخره یک دانش و شبکه اطلاعاتی و نیروی انسانی می خواهد ولی آن اتفاقی که باید بیفتند این است که تولید تقسیم بشود و به نوعی باید آموزش هایی ناظر بر تولید برای شش ماهه بعد ما برنامه ریزی شود و یک بحثی که وجود دارد این است که چگونه تولیداتی که الان صورت گرفته را به واسطه قفل شدن نظام توزیع می شود توسط شبکه توزیع کالاهای اساسی و حتی شبکه توزیع کالا را تقویت بکینم؟
یک شباهتی که بین کرونای سلامت و کرونای اقتصاد وجود دارد این است که بسیار متکی بر اعتماد عمومی است یعنی باید این اتفاق باعث شکل گیری سرمایه اجتماعی شود تا به اتکای این سرمایه اجتماعی توزیع کالاها به بهترین نحو صورت بگیرد اما معمولا در مورد کرونای اقتصادی تحقق پیدا نمی کند چون اساسا توزیع قفل شده است و گفتیم که همه در خانه هایشان بمانند اما باید چه کاری انجام داد؟ به نظر می رسد که نیازمند شبکه توزیع کالاها هستیم با حمایت های دولت از پلت فرم های در بستر شبکه یعنی از خیلی از فروشگاه های اینترنتی که همین الان نیمه فعال هستند و یا فعالیت خاصی را ندارند بتواند، خیلی از شرکت ها را با پلت فرم های فروشگاهی پیوند بدهد و اساسا فروشگاه های اینترتنی انباری ندارند پس خیلی از فروشگاه ها می توانند در بستر این پلت فرم ها پیاده بشوند و کالاهای خودشان را عرضه بکنند و خیلی از بنگاه هایی که دچار مشکل شدند، می توانند در این پلت فرم پیاده بشوند اما مشکلی که این پلت فرم ها دارند این است که نظام توزیع قوی ای که باید از همه اقشار و افراد داخل کشور حمایت بکند معمولا ندارد پس اینجا دولت باید حمایت دوم را از این فروشگاه ها انجام بدهد و یا در بستر این فروشگاه ها چنین اقدامی را انجام دهد به این شکل که از شرکت های حمل و نقل مثل اسنپ و تپسی و... به خدمت بگیرد برای همنین عرصه برای مثال همین الان دی جی کالا اجناس را دو هفته بعد می رساند پس با مشکل انتقال کالاها این شرکت روبه رو است پس می شود خیلی از شرکت های حمل و نقل را در خدمت این فروشگاه های اینترتنی قرار داد و حتی نیاز است که فروشگاه ها را باهم هماهنگ بکنیم تا همه ی فروشگاه ها و بنگاه های کوچک را در این بستر جا بگیرند.
چندتا نقطه ضعف هم پیشتر داشته ایم مثلا نهادهای بیمه ای و پوشش بیمه و حمایت های بیمه ای قابل توجه ای را نداریم طبیعتاً اگر عده ای اکنون بیکار شوند، سازمان های بیمه ای به خاطر ورشکستگی و ضعف مدیریتی دچار مشکل خواهند شد و باید اینها حل شود و این کرونا نقاظ ضعف ما را نشان می دهد.
نقش خود تولیدکنندگان در این بحران چی می باشد؟
سوال سختی است از این جهت که ریه ما درگیر شده است یعنی مهمترین بخشی که کرونای اقتصادی درگیرش کرده است و بخش قابل توجهی از جی دی پی ما مربوط به خدمات است و این جایی است که کرونا به آن صدمه زده است یعنی وقتی شما قرنطینه هستید نمی توانید از هتل استفاده بکنید و... اینجا باید دولت با مکانیزم سامانه اطلاعاتی ببیند که از کدام هتل ها می تواند حمایت بکند و از کدام نمی تواند کمک بکند. همین الان نظام سلامت ما نیازمند کمک اقتصادی است و طرح سلامتی که کمر بودجه را می شکست برای حمایت از بخش بهداشت. اما الان بار روی دوش کادر درمانی است علی ای حال ریه ما درگیر است و در کرونای اقتصادی و حمایت هایی از قبیل حمایت های مالیاتی و کم کردن فشار های مالیاتی از روی اشخاص حقوقی که در کشورهای دیگر 5 الی 10 درصد مالیات اشخاص حقوقی است و در ایران 30 درصد می باشد و اگر مالیات بر ارزش افزوده و واردت را در نظر بگیرم، مصرف کننده نهایی و تولیدکننده بسیار متضرر می شوند پس تا جایی که می شود فشارهای مالیاتی و بیمه ای را از تولیدکنندگان کم بکنیم و اگر هم تسهیلاتی داده می شود به جز مصرف کنندگان نهایی و در دهک های پایین، می تواند شامل تولیدکنندگان متضرر هم بشود.
ارتباط خرج های دولت با تورم سال بعد چگونه است؟
برای پیش بینی قبل از کرونا که تورم امسال ما حدودا 34.5 درصد شد، این بوده است که حدودا 35 درصد خواهد بود. عملاً فشار تورمی ناشی از شوک ارزی 97-98 درحال تخلیه شدن است و تورم نطقه به نقطه ما به شدت پایین است و این رکود هم باعث می شود که تورم زیاد بالا رود و تورم نقطه به نقطه ما حدود 35 درصد بود و این حاکی از این است که در ماه های آینده با کاهش تورم رو به رو هستیم اما یک اتفاقی که می افتد و سنتوار با آن مواجه هستیم، بیماری هلندی است که باعث می شود که ما متکی به درآمدهای نفتی باشیم و این نواسانات قیمتی و این بحث کرونا باعث می شود که این کسری بودجه، منبعی برای جبران وجود نداشته باشد غیر از استقراض بانک مرکزی یعنی افزایش نقدینگی که ما در سال گذشته 28 درصد رشد نقدینگی داشتیم که این عدد، عدد بسیار بالایی است و این 28 درصد با کسری بودجه همراه باشد باید منتظر شوک ارزی و تورمی خواهیم بود مگر اینکه این چرخه شوم از بین برود.
اکنون بهترین فرصت برای طراحی و تغییر ساختار مشاغل کشور می باشد؟
ما باید مختصات کشورمان را لحاظ بکنیم و سرمایه گذاری ما در چه بخش هایی باشد؟ و تولیدات استراتژیک ما چه ها باید باشد؟ و ما الان کشوری هستیم که در تحریم هستیم و ما باید تا جایی که می شود نه اینکه صرفا خودکفایی کامل بلکه برویم به سمت تولیداتی با ابعاد استراتژی تجاری و این اتفاق با دیپلماسی اقتصادی ما پیوند خورده است و می تواند این فضا را فراهم بکند برای مثال استفاده فراورده های نفتی و داشتن مزیت پس اگر دولت می خواهد روی تولید سرمایه گذاری بکند باید روی تولیداتی با ارزش افزوده بیشتر و ارز بری کمتر و تمرکز بر مزیت نسبی ما روی بیاورد. این نیازمند نگاه اقتصاد مقاومتی است یعنی مصون سازی نهادها و ساختارهای اقتصادی-سیاسی در قبال تکانه ها و شوک های هدفمند و غیرهدفمند نه صرفا قناعت کردن و هزینه نکردن بلکه در بعد خانواده این میتواند باشد اما در بعد دولت می شود این بعد مصون سازی.